قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

صَلّ صَلاة مَورع کأَنَّکَ تُراهُ فَإنَّ کُنتَ لاتراه فَإنَّه یَراک، وَ اِیّأس ممّا فی أیدی النّاس تَعِشُ غَنِیًّا وَ إیّاکَ وَ مَا یَعتَذِرُ مِنه.

نماز را با حالت ترس ازخدا، اقامه کن گوئى خدا را مى‌بينى چراکه اگر تو او را نمى‌بينى او تو را مى‌بيند. و از آنچه در دست مردم است نوميد باش تا بى‌نياز زندگى كنى و از آنچه باید از آن عذر خواست؛ بپرهيز.
نهج الفصاحه/ حدیث 1844/صفحه 545

……معراج عشق……

نماز خویش گذار از برای ترس خدا
قیاس کن که به هنگام خواندت به نماز
اگر به چشم سرِ خویش ننگری تو خدا
نظر به حال تو و بندگان خود داور
به آن زمان که تو هستی ستاده بهر نماز
بکن تو سجده خدا را چو عاشق بیدار
به جز خدا مدد از هیچکس مجو ای دل
از آنچه داری تو در دست مردم دنیا
از آن عمل که بخواهی تو عذر از انسان
مکن تو تکیه به جز ذات خالق غفار

که تا قبول کند ذات خالق یکتا
خدا را تو ببینی به گاهِ راز و نیاز
ولی خدا تو را بنگرد ز مهر و وفا
نماید از کرم خویشتن به شام وسحر
درِ کریمی او بر رخ تو گردد باز
که تا رسی تو به معراج عشق در شب تار
که کام تو فقط از او همی شود حاصل
تو ناامید شو و بی نیازِ از آنها
بکن تو ترک و بپرهیز از دل و از جان
که هست عزت و ذلت از آنِ آن، دادار

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

إن أحببتم أن یحبّکم اللَّه و رسوله فادّوا إذا ائتمنتم و اصدقوا إذا حدّثتم و أحسنوا جوار من جاورکم؛

اگر می‌خواهید که خدا و پیغمبر شما را دوست بدارند هنگامی که امانتی به شما سپرده شد به صاحبش برگردانید و همین که سخن می‌گویید راست بگویید و با همسایگان خود به نیکی رفتار کنید.
نهج الفصاحه/ حدیث 556 / صفحه 264

……پاداش خوب……

اگر خواهی شما را دوست دارد خالق یکتا
به این سه نکته حرف او بده گوش از دل و از جان
اول اندر امانت سعی کن تا بربگردانی
دوم گاهِ سخن گفتن بگویی راست با مردم
سوم بر جمله‌ی همسایگان خویش نیکی کن
خدا را ساز راضی زین عمل از خویش تا بر تو

شفاعت گر همی خواهی ز احمد سید طاها
که تا گردی عزیز خلق عالم در همه دل‌ها
به اصل صاحبش مال امانت را تو ای دانا
که تا در روز محشر سرخ رو باشی و در دنیا
اگر خوبند یا بد روز روشن در دل شب‌ها
دهد پاداش خوبت از کرم در محشر کبرا

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

إن شئتم أنبأتکم عن الإماره و ما هی، أوّلها ملامه و ثانیها ندامه و ثالثها عذاب یوم القیامه .

اگر بخواهید شما را از ریاست (قدرت طلبی) خبر می دهم که چیست؟ اولین مرحله آن ملامت است و دومین مرحله آن ندامت و سومین مرحله آن عذاب روز قیامت است.
نهج الفصاحه/ حدیث 560 / صفحه 265

……قدرت طلبی……

فرمود پیمبر ز مقامات و ز رفعت
گفتا که رئیس است در این دهر پر آشوب
باشد که ملامت به رئیسان و ریاست
در مرحله‌ی دوم این کرسی و این کار
در مرحله‌ی سوم آن در صف محشر
گفتار رسول است چنین بهر رئیسان

در مورد این کار پر از رنج و مشقت
مسئول به نزد زن و هر مردِ بد و خوب
در مرحله‌ی اول این کار و سیاست
سودی نبود غیر پشیمانی به سر کار
بس رنج و غم و غصه و اندوه مکرر
تا پند بیاموزند از این گفته مدیران

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

اَلْعَبْدُ الْمُطيعُ لِوالِدَيْهِ وَلِرَبِّهِ فِى اَعْلى عِلّييّنَ

کسی که مطیع پدر و مادر و پروردگار خویش باشد جایگاهش در اعلا علیین بهشت است.
نهج الفصاحه/ حدیث 2004/صفحه 578

……اطاعت از والدین……

هر که گردد مطیع امر خدا
هر پسر کز پدر برد فرمان
هر که بر مادرش کند یاری
بر تو فرمان مادر و بابا
شاد کن قلب مادر پیرت
خدمت باب پیر خود بنما
گر شدی تابع پدر مادر
هر که حاصل کند رضای خدا

می‌شود رستگار روز جزا
شاد و خرم شود به هر دو جهان
بنماید به او مددکاری
در دم صبح و در دل شب‌ها
دستگیری کن آن زمین‌گیرت
راضی‌اش کن تو بر رضای خدا
راضی از تو رضا شود داور
در بهشت برین کند مأوا

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

العلم خزائن و مفتاحها السّؤال فسلوا یرحمکم الله فإنّه یوجر فیه أربعه: السّائل و المعلّم و المستمع و المحبّ لهم.

علم گنجینه است و کلید آن پرسش است، بپرسید تا خدا بر شما رحمت آورد که خدا در کار علم چهار کس را پاداش دهد: پرسشگر و آموزگار و شنونده و کسی که دوستدار ایشان است.
نهج الفصاحه/ حدیث 2020/ صفحه 581

……گنجینه علم……

علم گنجینه ایست در دنیا
پرسش او کلید دانائی
از حضورِ معلم دانا
از جوابات آن شوی روشن
پرس تا رحمت خدای غفور
چهار کس را عطا کند دادار
اول آنکس که می‌کند به سئوال
دوم آنکس که طالب است و طلب
سوم آن مستمع که باهوش است
چهارم آنان که عالمان را دوست
پس بکوشیم در صباح و مسا

آنکه آموزدش شود دانا
معرفت دانش است و بینائی
کن سئوال و بپرس صبح و مسا
گردی فارغ ز جهل و رنج و محن
شامل حال تو شود منظور
مزد و پاداش بی حد و بسیار
در خصوص علوم و فنون و کمال
دانش آموزد او به روز و به شب
آنچه را کو شنیده در گوش است
دارند از جان و دل که آن نیکوست
تا رسیم در کمال و علم و حیا

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

إذا همّ عبدی بحسنه و لم یعملها کتبتها له حسنه فإن عملها کتبتها له عشر حسنات إلى سبعمائه ضعف و إذا همّ بسیّئه و لم یعملها لم أکتبها علیه فإن عملها کتبتها علیه سیّئه واحده

خداوند می‌فرماید: وقتی بنده من کار نیکی اراده کند و آن را انجام ندهد، یک حسنه برای او ثبت می‌کنم، و اگر انجام دهد، ده کار نیک تا هفتصد برابر ثبت کنم و وقتی کار بدی اراده کند و نکند بر عهده او ثبت نکنم، و اگر بکند یک کار بد بر عهده او ثبت کنم.
نهج الفصاحه/ حدیث 2068 / صفحه

……ثواب اراده کار نیک……

خدای توانای ارض و سما
بفرموده آن قادر متعال
که گر بنده‌ام قصد کار ثواب
همین که اراده نماید بر آن
بر آن قصد نیکوی آن یک ثواب
وگر شد موفق به انجام آن
به انجام یک کار نیکوی آن
ببخشایم هفتصد برابر ثواب
و گر قصد کار خطا می‌کند
ولی ذات پروردگار غفور
اگر داد انجام کار بدش
نویسد پس از جرم و عصیان آن
بنازم خداوند والا مقام
که قصد ثواب آورد در حساب
ولی مزد یک کار نیکو خدا

که باشد سزاوار حمد و ثنا
ز الطاف و لطف و کرم ذوالجلال
نماید برایش چنین انتخاب
نگردد موفق بر انجام آن
کنم ثبت در دفترش این حساب
برای رضامندی‌‌ام بندگان
دهم ده برابر ثوابش بر آن
به یک کار خیرش از آن انتخاب
که زین کار بر خود جفا می‌کند
نبنویسد این نیتش تا ظهور
شد آلوده بر جرم عصیان تنش
فقط یک گناه روی دیوان آن
که لطفش چنین هست بر خاص و عام
که از کار ناکرده بخشد ثواب
کند تا به هفتصد برابر عطا

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

طوبى لمن تواضع فی غیر منقصه و أنفق من مال جمعه فی غیر معصیه و خالط أهل الفقه و الحکمه و رحم أهل الذّلّ و المسکنه، طوبى لمن ذلّ نفسه و طاب کسبه و حسنت سریرته و کرمت علانیته و عزل عن النّاس شرّه، طوبى لمن عمل بعلمه و أنفق الفضل من ماله و أمسک الفضل من قوله.

 

خوشا به حال آنکه فروتنی کند بدون آنکه از او کاسته شود و آن مال را که به حلال اندوخته انفاق کند. و با حکیمان و فقیهان نشست و برخاست کند و به بی‌نوایان و مسکینان رحم کند. خوشا به حال کسی که نزد خود خوار است و باطنش پاک و درست و خویش نیکوست. زیادی مالش را در راه خدا داده و زیادی کلامش را نگاه می‌دارد.

نهج الفصاحه/ حدیث 1911/ صفحه558

……عاقل و توانا……

خوشا به حال توانگر که می کند به جهان
جوانمرد توانگر شود از آن پیروز
خوشا به آنکه دهد او ز مال پاک خویش
خوشا به آنکه تماسش بود به اهل خرد
خوشا به آنکه به هر مسکنت کند یاری
خوشا به آنکه بود کسب و کار آن ز حلال
خوشا به آنکه بود باطنش نکو به یقین
خوشا کسی که ز شرش بود به امن و امان
خوشا به آنکه شده عالم و شده عامل
نکو کسی‌ست که نیکوست شیوه‌ی کارش
خوشا به آنکه عمل می‌کند به این دستور

تواضع بر همه خلق خدا ز پیر و جوان
که خویشتن بدهد جلوه خوار در شب و روز
برای مستحق و بینوا و هم درویش
نگردد از کرمش هیچ بینوایی رد
کند به محض رضای خدا مددکاری
ز لطف خالق سبحان رسد به حد کمال
بود به ظاهر و باطن گرامی و سنگین
جوان و پیر و زن و مرد و عاقل و نادان
به علم خویش عمل می‌نماید آن کامل
خلاصه کرده ز دانش فزون گفتارش
خدا و خلق خدا را ز خود کند مسرور

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

سل ربّک العافیه و المعافاه فی الدّنیا و الآخره فإذا أعطیت العافیه فی الدّنیا و أعطیتها فی الآخره فقد أفلحت.

از پروردگار خویش عافیت بخواه؛ هم عافیت در دنیا و هم در آخرت، که اگر تو را هم در دنیا و هم در آخرت عافیت دهند رستگار شده‌ای.
نهج الفصاحه/ حدیث 1745 /صفحه 525

……عافیت……

بخواه ز خالق غفار عافیت شب و روز
معاف بودن دنیا و آخرت از آن
اگر که عافیتی بخشد از ره یاری
که این سفارش احمد رسول مختار است

کز این طریق بگردی به هر دو کون پیروز
طلب نما تو ز ذات خالق سبحان
به هر دو کون نماید تو را مددکاری
حدیث معتبر از آن عزیز دادار است

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

سباب المسلم فسوق و قتاله کفر و حرمه ماله کحرمه دمه.

دشنام دهنده به مسلمان فاسق است و جنگ با او کفر است و حرمت مال وی چون حرمت خون اوست.
نهج الفصاحه/ حدیث 1729 / صفحه 520

……حرمت مسلمان……

مکن به بد گوئی مردم زبان خویش دراز
مکن تو جنگ و جدل با برادران دین
نمای حرمت مال برادر دینت
بود مال مسلمان به حرمت خونش
درین حدیث پیمبر عمل نما چندان

که این گناه عظیم است می‌شوی غماز
که تا خدا ز تو راضی شود ز روی یقین
که تا رسد به حد کمال دین و آئینت
بدین مقال احادیث بوده مضمونش
که تا رسی به مقامات عالی انسان

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

لیأخذ العبد من نفسه لنفسه و من دنیاه لآخرته و من الشّبیبه قبل الکبر و من الحیاه قبل الممات فما بعد الدّنیا من دار إلّاالجنّه و النّار.

مرد باید از نیرویش به نفع خود و از دنیای خویش برای آخرتش و از جوانیش قبل از پیری و از حیاتش قبل از مرگ بهره گیرد که پس از دنیا خانه‌ای جز بهشت و جهنم نیست.
نهج الفصاحه/ حدیث 2368/ صفحه 655

……ارزش زندگی……

مرد باید به زندگانی خویش
ارزش زندگی اگر دانی
بهر خود کار کن درین دنیا
تا نفَس داری از دل و از جان
تا که در سینه‌ات نفس داری
دور شو از غرور و کبر و هوا
زین جهان بهر آخرت حاصل
از جوانی برای پیری خویش
که در هنگام پیری‌ات حیران
پیش از آنی که پیچدت به کفن
تو به مرگ و برای روز قیام
که پس از این جهان دون فنا
بعد مرگت به محشر و برزخ

بدهد از دل و ز جان ارزش
می‌رسی در مقام انسانی
تا نگردی اسیر نفس دغا
کن صداقت برای پیر و جوان
بر خلایق نما وفاداری
تا نگردی خجل به روز جزا
بکف آور اگر توئی عاقل
پیش‌بینی نما و دور اندیش
نشوی زار و واله پسمان
بنمائی به قبر خویش وطن
چاره جوئی بکن درین هنگام
خانه‌ای نیست جز عمل بر جا
یا بهشتت برند و یا دوزخ

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

پنج چیز از لوازم پنج چیز است:
کسانیکه پیمان شکنند دشمنشان بر آنها مسلط شود
و کسانیکه بر خلاف آنچه خدا گفته قضاوت کنند فقر میان آنها رواج یابد
و کسانیکه بی‌عفتی میان آنها رواج یابد مرگ ناگهانی میان آنها شایع شود
و کسانیکه کم فروشی پیشه کنند به قحط دچار شوند و کسانیکه زکات ندهند به خشکسالی مبتلا گردند…
نهج الفصاحه/ حدیث 1457 / صفحه

……دوری از پنج چیز……

پنج چیز است از لوازم هم
هر که پیمان شکن شود به جهان
در قضاوت خلاف امر خدا
گر شدی بی‌حجاب و بی‌عفت
کم‌فروشی مکن تو ای دانا
ده زکات زمینت ای دهقان
گر ندادی زکات خود ز زمین
هر که زین پنج چیز در دنیا

که عمل کردنش بیارد غم
متسلط شود عدو بر آن
فقر آرد برای ملت‌ها
مرگ ‌رو آورد به آن ملت
تا نگردی دچار قحطی‌ها
تا کند رحم خالق رحمان
خشکسالی همی‌رسد به یقین
دوری جوید رسد به عزوعلا

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

حق همسایه آن است که اگر بیمار شد به عیادتش بروی، اگر از دنیا رفت به تشییع جنازه‌اش بروی، و اگر از تو قرض خواست به او قرض دهی، اگر حادثه خوشی بر او رخ داد به او تهنیت گویی، و اگر مصیبتی رخ داد تعزیتش گوئی و بنای خود را از بنای او فراتر نبری و وزش باد و نسیم را بر او سد نکنی.
نهج الفصاحه/ حدیث 1387/ صفحه 445

……حق همسایه……

حق همسایگان خویش ادا
گر فِتَد او مریضی در بستر
مُرد همسایه‌ی تو گر ز قضا
گر ز تو قرض خواهد همسایه
دست او گیر از ره احسان
گر به او عشرتی بشد پیدا
گر گرفتار شد به غصه و غم
تعزیت گوی بهرش از دل و جان
گر بنا شد که سازی خانه‌ی خویش
تا که محروم او ز باد و هوا
حق همسایه را رسول خدا

بکن ای مرد عاقل و دانا
کن عیادت ز او به شام و سحر
شو به کفن و به دفن او همراه
بهر او کن عطا تو سرمایه
حق او را عطا نما زینسان
تهنیت گوی بهر او ز وفا
گشت محزون مبتلا به الم
کمکش کن بقدر جود و توان
ز بنایش بلند نسازی بیش
نشود مبتلا به حزن و جفا
این چنین حکم کرده آن مولا

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

عاقل در برابر رفتار جاهلانه بردبارى می‌كند، از كسى كه به او ظلم كرده در می‌گذرد، با زيردست خود متواضع است، و با بالادست خود در طلب نیکی رقابت می‌کند، هرگاه بخواهد سخن بگويد می‌انديشد،… هرگاه با فتنه‌اى روبه‌رو شود به خدا پناه می‌برد، دست و زبان خود را از گناه نگاه می‌دارد، هرگاه فضيلتى ببيند آن را غنيمت می‌شمارد، شرم و حيا از او جدا نمی‌شود و حرص نمی‌ورزد، اينها ده خصلتی است كه عاقل با آنها شناخته مى‌شود. نهج الفصاحه/ حدیث 1836 / صفحه 543

……نشانه عاقل……

عاقل آن است با سبک سر بردباری می‌کند
از ستمگر حق خود را گیر از وی در گذر
بر تهیدستان نما یاری به هر صبح ومسا
گر همی خواهی سخن گوئی بیندیش از ادب
ور سخن بد بود مگشا لب تو ای مرد نکو
هر چه انسان بهره می‌دارد ز هر خوب و ز بد

بر تهی دستان و مسکینان یاری می‌کند
زیردستان را نما یاری به هر شام و سحر
تا خدا راضی شود از تو به هنگام جزا
گر سخن باشد نکو بر گو به مردم روز و شب
تا نگردی با بلا و رنج و اندوه رو به رو
این سخن باشد که سازد سرخ رو و رنگ زرد

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

حسن الملکه یمن و سوء الخلق شوم و طاعه المرأه ندامه
و الصّدقه تدفع القضاء السّوء.

نیکخوئی یُمن و برکت و بدخوئی شوم و زشت است و نیکخویی موجب افزایش عمر می‌شود و صدقه موجب دفع قضای سوء می‌شود.
نهج الفصاحه/ حدیث 1382/ صفحه444

……خلق نیک……

نیکخوئی نما به خلق خدا
بخشدت حاصلش مراد دل
کن تو نیکی که عمر طولانی
بدخویی شئامت است و از آن
از بدی بنگری تو بد شب و روز
ده تصدق به مستحق و فقیر
عمر تو این عمل دراز کند

تا تو عاقل شوی و هم دانا
نیک خوئی تو را کند کامل
بر تو بخشد خدای سبحانی
دور شو تا نیفتی در زندان
زان بپرهیز تا شوی پیروز
تا بدام اجل نگردی اسیر
درِ آسایش تو باز کند

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

حقّ الولد على الوالد أن یعلّمه الکتابه و السّباحه و الرّمایه و أن لا یرزقه إلّا طیّبا و أن یزوّجه إذا بلغ.

حق پسر بر پدر آن است که نوشتن و شنا کردن و تیر انداختن به او بیاموزد و جز غذای خوب بدو نخوراند و همین که بالغ شد او را زن دهد.
نهج الفصاحه/ حدیث 1394 / صفحه 447

……حق پسر بر پدر……

حق فرزند خوب و بد به پدر
اسم نیکو گذار بر سر آن
کوش تا تربیت شود و ادب
گر تو هستی به حق آن دلسوز
نان خوب و حلال دِه تو به آن
ساز او را شناور ای دانا
سپس او را به تیراندازی
تا خورد تیرِ آن بروی نشان
واجب است از برای مام و پدر
چون بشد بالغ و نیکو و جوان
هست دستور دین ما به پدر

گفته است این چنین پیغمبر
تا شود نیکنام در دو جهان
گیرد از فضل تو به روز و به شب
درس و خواندن برای او آموز
تا شود در طریق خیر روان
تا نگردد غریق در دریا
کن تو تشویق او در این بازی
کمک و یاریش نما چندان
تا برای پسر دهد همسر
همسری خوب انتخاب کن تو بر آن
این چنان در خصوص حق پسر

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

پنج دعاست که مستجاب می‌شود. دعای مظلوم تا یاری شود، دعای زائر کعبه تا باز گردد، دعای کسی که به جهاد می‌رود تا به اقامتگاه خود برگردد. دعای مریض تا شفا یابد و دعای برادر مومن که در غیاب برادر خود برای او دعا کند و این دعا از همه زودتر مستجاب گردد.
نهج الفصاحه/حدیث 1460/ صفحه 461

……دعای مستجاب……

پنج دعاست که مستجاب شود
استجابت دعای مظلومان
زائر کعبه‌ی خدا به منا
هر دعایی که می‌کند منظور
هر مجاهد که می‌رود به جهاد
دست خود تا برد به سوی خدا
آن مریضی که هست در بستر
هر دعای مریض بیکس و زار
گر کند مومنی به صبح و مسا
این دعا را خدا قبول کند
پس همه مومنین برای خدا

نزد یزدان قبول و حساب شود
می‌نماید خدای کون و مکان
دست خود تا بلند کند به دعا
می‌نماید خدای حیِّ غفور
با رضای خدا و با دل شاد
آنچه خواهد کند به او اعطا
در تب و تاب و بیکس و مضطر
استجابت نمایدش دادار
در غیاب مومنین به دعا
از همه زودتر حصول کند
به حق همدگر کنید دعا

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

علیکم بالصدق فإنّه باب من أبواب الجنّه و إیّاکم
و الکذب فإنّه باب من أبواب النّار.

صدق و راستی پیشه کنید که صداقت دری از درهای بهشت است و از دروغگوئی بپرهیزید که دروغ دری از درهای جهنم است.
نهج الفصاحه/حدیث 1978 / صفحه 573

……صدق و راستی……

راستی را پیشه بنما تا شوی از راستان
راستی درب بهشت خالق سبحان بُوَد
چون دروغ از درب‌های دوزخ سوزان بود
از دروغ و از ریا و کبر و استغنا گذر
گر عمل بنمائی بر قول خداوند و رسول

گردی محبوب خدای خویش در هر دو جهان
کوش زین در تا در آئی در بهشت جاودان
گر شوی کاذب در آئی بر در دوزخ عیان
تا شوی منظور ذات خالق کون و مکان
از عذاب محشر کبرا بمانی در امان

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

علیک بالسّجود فإنّک لا تسجد لله سجده إلّا رفعک الله بها درجه
و حطّ عنک بها خطیئه.

از سجده غافل مشو که هر سجده‌ای برای خدا کنی خداوند یک درجه تو را بالا و دو گناه از تو محو کند.
نهج الفصاحه/ حدیث 1962 / صفحه 569

……سجده……

از سجده مشو تو غافل ای دوست
شکران خدای حی داور
هر سجده که می‌کنی به یزدان
آنگه که سر تو بر زمین است
حق رتبه تو برد به بالا
محبوب خدا و خلق سازد
وز سجده رسی به وصل جانان
کن سجده که تا شوی تو کامل
وز سجده دل تو می‌شود شاد
در سجده ببخشدت ز احسان
پس سجده بکن تو ذات رحمان

بر سجده گذار سر که نیکوست
بر سجده نما تو صد برابر
بخشد به تو رتبه‌ای ز احسان
بر یاد خدای نازنین است
بخشد به تو عزت آن توانا
اینگونه کند چو سرفرازت
یابی تو طریق رمز عرفان
وز سجده کنی شفاعت حاصل
وز رنج و الم شوی تو آزاد
وز تو گذرد ز جرم و عصیان
وز عشق و خلوص و شوق و ایمان

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

إیاکُم و الزّنا فإن فیهِ أربَعَ خِصالٍ تُذْهَبُ اَلْبَهَاء عَن الوجه وَ تَقْطَعُ اَلرِّزْقَ تُسخِطُ اَلرحمنَ وَ الخُلُود فی اَلنار.

از زنا بپرهیزید که در آن چهار خصلت است رونق از چهره ببرد و روزی را ببرد و خدا را خشمگین کند و مایه عذاب جاویدان است.
نهج الفصاحه/ حدیث 991 / صفحه 303

……عذاب جاویدان……

داد پیغمبرِ خدا اخطار
که بپرهیز از زنا کاری
چهار خصلت کند ظهور از آن
ثانیاً روزی تو تنگ کند
ثالثا گر غضب کند داور
رابعاً بر عذاب جاویدان

بر زن و مرد امت آن سردار
آن بلا آرد و شرمساری
رونق از صورتت برد آسان
احتیاجی، تو را دو رنگ کند
افتی اندر بلا به شام و سحر
مانده باشی تو نادم و حیران

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

غفر لامرأه مومسه مرّت بکلب على رأس رکیّ یلهث کاد یقتله العطش فنزعت خفّها فأوثقته بخمارها فنزعت له من الماء فغفر لها بذلک.

زن بدکاره‌ای آمرزیده شد آن هنگام که بر سگی گذشت که بر لب چاهی از تشنگی نزدیک به مرگ بود، کفش خویش بکند و برای سگ آب آورد برای همین آمرزیده شد.
نهج الفصاحه/ حدیث 2035 / صفحه

……سیراب کردن حیوان……

زن بدکاره‌ای ز لطف ذات خدا
دید آن زن سگی که برلب چاه
داده از تشنگی چو تاب و توان
بی درنگ کفش خویشتن از پا
چادر خود به کفش ساخت طناب
آب بیرون کشید او زان چاه
سگ چو آن آب را که تا نوشید
زین عمل ذات خالق سبحان

گشت بخشیده از گناه و خطا
افتاده ز تشنگی در راه
گشته نزدیک مرگ آن حیوان
کرد بیرون آن زن فهیم و رسا
برد پایین میان چاهی آب
داد بر آن سگ فتاده به راه
رمق تازه برتنش بدمید
عفو فرمود آن زن از احسان

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

ستّ خصال من الخیر: جهاد أعداء الله بالسّیف، و الصّوم فی یوم الصّیف، و حسن الصّبر عند المصیبه، و ترک المراء، و الإنفاق فی الخفا، و المحاباه فی الله.

شش صفت نیک است: پیکار با دشمنان خدا با شمشیر؛ روزه در روز تابستان؛ صبر نیکو به هنگام مصیبت؛ ترک مجادله؛ انفاق در نهان؛ دوستی در راه خدا
نهج الفصاحه/ حدیث 1735/ صفحه522

……کار نیکان……

شش خصلت ز کار نیکان است
اول این که رَوی تو در پیکار
ثانیاً روزه را به تابستان
ثالثاً در بلا صبور شوی
رابعاً ترک کن گناه و ستیز
خامساً در ره خدا به نهان
در نهان استعانت و یاری
ثادثاً دوستی نما از جان
این خبر هست از رسول‌الله

حاصلِ کار نیک رضوان است
با عدوی خدا به لیل و نهار
گیری از بهر خالق سبحان
تا ز قهر خدا تو دور شوی
از نزاع و ستیز کن تو گریز
کن تو انفاق از دل و از جان
مستمندان بکن مددکاری
در ره ذاتِ خالق سبحان
بهر این امتان از آن مولا

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

عدالت نیک است ولى از زمامداران نیکوتر است، سخاوت نیک است ولى از اغنیا نیکوتر است، تقوى نیک است ولى از علما نیکوتر است؛ صبر نیک است ولى از فقرا نیکوتر است. توبه نیک است ولى از جوانان نیکوتر است شرم و حیا نیک است ولى از زنان نیکوتر است.
نهج الفصاحه/حدیث 2006

……نیک و نیکوتر……

عدالت کار نیک است و نکوئی کن و احسان
نکوتر بر زمامداران دولت عدل و انصافست
سخاوت کار نیک است ای عزیزان بر رضای حق
بکن تقوا که ازتقوا رسی در روز رستاخیز
ولی نیک و نکوتر باشد این تقوا به هر عالم
اگر عالم کند تقوا شود بر قرب حق و اصل
بُوَد صبر و صبوری پیشه‌ی مردان نیک اندیش
غنا بر هر فقیری آورد گنج سلیمانی
به هر لحظه نما توبه ازآن جرم و گناه خویش
نکوتر بر زن و مرد جوان است توبه ارزنده
حیا و شرم نیکو است و با ارزش وَ ارزنده
ولی نیکوتر است شرم و حیا بر هر زن مومن

که تا گردی رها از قهر و قهاریت سبحان
که تا گردد ز او راضی خدا و خلق از ایشان
نکوتر برغنی و اغنیا باشد همین عنوان
به قرب حق شوی و اصل ببخشاید تو را یزدان
که از تقوای او گردد هدایت جاهل و نادان
شود تزکیه انفاسش رسد در راحت و ریحان
ولی نیکوتراست این شیوه بر جمع مسلمانان
صبوری و غنا را پیشه بنما از دل و از جان
که تا بخشد گناهان تو را آن خالق رحمان
که تا توبه کند از جرم و عصیانش درین دوران
حیا کن از خداوندی که می‌خواند دل انسان
حیا و شرم گیرد تا شود محبوبه‌ی دوران

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

العلم خلیل المؤمن و الحلم وزیره و العقل دلیله و العمل قائده و الرّفق والده و البرّ أخوه و الصّبر أمیر جنوده….

علم و دانش، دوست مومن است و بردباري وزيرش و عقل، راهنمايش و كردار سرپرستش و شكيبايي فرمانده لشكرش و نرمخویی، پدرش و نيكوكاري، برادرش؛ نژاد او از آدم است و اصالت خانوادگي‌اش در پارسايي است و مردانگي او در پاكسازي مالش مي‌باشد.
نهج الفصاحه/ حدیث 1735/ صفحه522

……نیک و بد……

دوست هر آدمِ نکو رفتار
بردباری بُوَد وزیر آن
بردباری تو را صبور کند
عقل و فکر است رهبر انسان
هر که ایمان مستقر دارد
هر که دارد عمل بُوَد سردار
آنکه در علم خود شود عامل
از یقین است ملایمت چو پدر
هست نیکی برابر نیکان
پس به هر نیک و بد به شام و سحر

باشد علمش همیشه مونس و یار
که ندیده کسی نظیر آن
دورت از کبر و از غرور کند
سازد او مستقر تو را ایمان
دل روشن‌تر از قمر دارد
از غرور و تکبر است بیزار
می‌توانی که خوانی‌اش کامل
سازگاری دهد به خیر و به شر
حاصل نیکی آورد احسان
کن تو نیکی و از بدی بگذر

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

آفَهُ الشَّجاعَهِ البَغىُ وَ آفَهُ الحَسَبِ الاِفتِخارُ وَ آفَهُ السَّماحَهِ المَنُّ وَ آفَهُ الجَمالِ الخَیلاءُ وَ آفَهُ الحَدیثِ الکَذِبُ وَ آفَهُ العِلمِ النِّسیانُ وَ آفَهُ الحِلمِ السَّفَهُ وَ آفَهُ الجُودِ السَّرفُ وَ آفَهُ الدِّینِ الهَوَى.

سرکشی آفت شجاعت است. تفاخر آفت شرافت است. منت آفت جوانمردی است. خودپسندی آفت جمال است دروغ آفت سخن است فراموشی آفت دانش است سفاهت آفت بردباری است اسراف آفت بخشش است هوس آفت دین است.
نهج الفصاحه/ حدیث اول / صفحه 100

……آفت اعمال……

نُه چیز آفت آورد به جهان
از تفاخر گریز ای دانا
گر گذاری به دیگران منت
خودپسندی که کار شیطان است
هم دروغ آفت سخن باشد
آفت دانش است فراموشی
کن ز اسراف دوری در بخشش
دور شو از سفاهت ای همکار
آفت دین بود هوسرانی
این همه پند و این نصیحت‌ها
گر عمل کردی می‌شوی دانا

ترک او لازم است به پیر و جوان
آن بود آفت شرافت ما
برد از تو سماحت و رفعت
آفتی بر جمال انسان است
خجل‌آور به مرد و زن باشد
عاملش را کشد به خاموشی
تا نیفتی به رنج و در تشویش
تا شوی مرد عاقل هوشیار
آورد حاصلش پشیمانی
گفته بر امتش رسول خدا
سرفراز و نکو به هر دو سرا

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

أتُحِبُّ أن یَلِینَ قَلبُکَ وَ تُدرِکَ حَاجَتَک؟ اِرحَمِ الیَتیمَ وَ امسَح رَأسَهُ وَ أطعِمهُ مِن طَعامِکَ یَلِنَ قَلبُکَ وَ تُدرِک حاجَتَک.

آیا دوست داری دلت نرم شود و حاجت خود بیابی؟ پس بر یتیم رحم کن و دست نوازش بر سرش بکش و از غذای خویش به او بخوران تا دلت نرم شود و حاجت خود بیابی.
نهج الفصاحه/ حدیث 27 / صفحه 160

……یتیم‌ نوازی……

اگر دوست داری که قلبت صفا
اگر خواهی حاجات خویش از خدا
به حال یتیمان بی بال و پر
نوازش بده بر یتیمان زار
غذایی که خود می‌خوری ده ز آن
که خورده است آنان ز گیتی شکست
که این شیوه حاجت روایی کند

شود نرم و گیرد ز یزدان ضیا
که گردد ز الطاف ایزد روا
به چشم ترحم نما تو نظر
که خشنود گردد ز تو کردگار
ز بهر یتیمان مسکین نهان
ندارند کس جز خدا سرپرست
دلت پاک و نرم و خدایی کند

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

اغتنم خمسا قبل خمس شبابک قبل هرمک و صحّتک قبل سقمک و غناک قبل فقرک و فراغک قبل شغلک و حیاتک قبل موتک.

پنج چیز را پیش از پنج چیز غنمیت شمار: جوانی پیش از پیری، صحت پیش از بیماری، ثروت پیش از نیازمندی، فراغت پیش از اشتغال، و زندگی پیش از مرگ.
نهج الفصاحه/ حدیث 372 / صفحه225

……غنیمت جوانی……

پنج چیز را پیش از هنگام فنا
اول ایام شباب ای نوجوان
پیش از آن تا گردی پیر و ناتوان
حاصل این دوره گر آری بدست
در جوانی از حضور کبریا
تا جوانی خوب‌تر اندیشه کن
از طریق خدمت خلق خدا

دان غنیمت نعمتش صبح و مسا
قدر او را پیش از پیری بدان
قد تو گردد ز پیری چون کمان
آن نخواهی خورد در پیری شکست
کن طلب بر خویشتن شرم وحیا
خدمت خلق خدا را پیشه کن
زنده و جاوید باشی سال‌ها

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

حقّ المسلم على المسلم ستّ:
إذا لقیته فسلّم علیه وإذا دعاک فأجبه وإذا استنصحک فانصح له وإذا عطس فحمدالله فشمّته وإذا مرض فعده وإذا مات فاتبعه.

حق مسلمان بر مسلمان شش چیز است:
وقتی او را دیدی بر او سلام کن. وقتی تو را دعوت کرد بپذیر. وقتی با تو مشورت کرد رای خود را به او بگو و همین که مریض شد او را عیادت کن و همین که مُرد به تشییع جنازه‌اش برو.
نهج الفصاحه/ حدیث 1392/ صفحه

……حق برادر مسلمان……

از جناب رسول عمرانی
این چنین گفته است رسول خدا
حق هر مومن مسلمان را
هر کجا دیدی هر مسلمانی
گر تو را کرد دعوت از دل و جان
گر بخواهد مشاوره در کار
گر زند عطسه از صغیر و کبیر
گر مسلمان مریض و مضطر شد
کن عیادت به رسم انسانی
مُرد گر شخص مسلمی ز جهان
این سفارش ز حُسن دین خداست

گفته در مورد مسلمانی
در خصوص حق مسلمان‌ها
خوانده شش چیز سید طاها
کن سلامش به طرز انسانی
بنما تو قبول دعوت آن
رأی خود را بکن به آن اظهار
عافیت گوی عذر آن بپذیر
ناتوان و ضعیف و لاغر شد
این بود شیوه‌ی مسلمانی
کن تو تشییع بر جنازه‌ی آن
این طریقت طریق صلح و صفاست

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

أبشِرُوا وَ بَشِّرُوا مِن وَراءِکُم أنَّه مَن شَهِدَ أن‌لاإلهَ‌إلّاالله صادِقاً لَها دَخَلَ الجَنَّهَ.

شما را مژده می‌دهم و شما به دیگران مژده دهید که هرکس شهادت دهد که خدائی جز خدای یگانه نیست و بدان صادقانه معتقد باشد
وارد بهشت می‌شود.
نهج الفصاحه/ حدیث 10 / صفحه 157

……شهادتین صادقانه……

مژده بر مومنین پاک نهاد
بایدا مومنین به شام و سحر
هرکه بر ذات خالق یکتا
که خدا لااله الا الله‌ ست
لاشریک است آن یگانه خدا
هر که این اعتقاد را باور
یا همین اعتقاد روز جزا

که به فرمان حق شدند ارشاد
دهند این مژده را به همدیگر
این شهادت دهد به صبح و مسا
ذات آن واحد است بی‌همتاست
بی‌نظیر است و ذاتِ بی‌همتا
کرده است از یقین بر داور
در بهشت برین کند مأوا

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

العلماء ثلاثه: رجل عاش به النّاس و عاش بعلمه، و رجل عاش به النّاس و أهلک نفسه، و رجل عاش بعلمه و لم یعش به غیره..

علما سه قسم‌اند یک دسته آنها که هم خود و هم مردم از او سود برند و دسته‌ای که که مردم از او سود برند اما خود را هلاک کنند و آنها که از علم خود سود برند اما دیگران از او سود نبرند.
نهج الفصاحه/ حدیث 2012 / صفحه 58

……اقسام عالمان……

سه قسم اند در جهان دانشورانِ عاقل و فاضل
ز علم خویش باید استفاده کرد آن چندان
خود او نیز از علمش برد بهره در این دوران
اثرها باید از او ماند باقی تا ز بعد آن
اگر از او اثر باقی نمی‌ماند در این دنیا
اثر آن است که عالم را کند زنده و جاویدان
دوم آن عالمی کز علم او بردند مردم سود
سوم آن عالمی کز بهر خود او بهره‌ای حاصل
ولی از علم او مردم نبردند بهره‌ی شایان

که کسب علم فرمودند و گشتند رهرو و عاقل
که از آن مستفیض گردد به قدر فهمش هر انسان
بماند یادگاری باقی از علمش به هر عنوان
بخوانند و کنند یاد گرامی‌اش خردمندان
رود بیرون ز ذهن خاطرات خلق و ملت‌ها
نگه می‌دارد آثار علومش بعد مرگ، آنان
ولی خود در هلاکت رفت گردید از جهان نابود
نموده استفاده از علومش بر خود او کامل
نبخشید سود علم او، نه بر دانا نه بر نادان

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

العالم و العلم فی الجنّه فإذا لم یعمل العالم بما یعلم کان العلم و العمل فی الجنّه و کان العالم فی النّار.

عالم و علم در بهشت‌اند اگر عالم به علم خویش عمل نکند علم و عمل در بهشت‌اند و عالم در جهنم.
نهج الفصاحه/ حدیث 2002 / صفحه578

……علم و عمل……

این حکایت ز احمد مختار
عالم و علم در بهشت برین
شرط آن عالم است که در دنیا
گر نکرد او عمل به علم خویش
روز محشر حساب آن دشوار
علم او با عمل شوند سوا
خود عالم رود به سوی نار
پس عمل کن به علمت ای عالم

گفته بر اُمّتانش آن سردار
جاگزین می‌شود ز روی یقین
بنماید عمل به صبح و مسا
در جزا بیند او جزای خویش
هست در نزد ایزد غفار
در بهشت برین کند ماوا
در جهنم شود اسیر و خوار
تا نگردی تو عاقبت نادم

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

العلم خزائن و مفتاحها السّؤال فسئلوا یرحمکم الله فإنّه یوجر فیه أربعه: السّائل و المعلّم و المستمع و المحبّ لهم.


دانش گنجینه‌ای است كه كليد آنها پرسش است پس بپرسيد!
رحمت خدا بر شما باد كه در راه دانش چهار كس پاداش دارند پرسش‌كننده و پاسخ گوينده و شنونده و دوستدار هر سه.
نهج الفصاحه/ حدیث 2020 / صفحه581

……کلید علم……

بود علم از برای هر مسلمان
کلید آن بود پرسان و پرسش
بپرسید ای عزیزان نکوکار
که تا حق بر شما رحمت فزاید
به فرموده رسول الله به یاران
که باشد چهار کس را در روز محشر
اول پرسنده را باشد سزاوار
دوم آموزگار علم و دانش
سِوُم بر مستمع کو از دل و جان
چهارم دوستدار علم و عالم
سزاوار چنین افراد دانا

چو یک گنجینه‌ی لؤلؤ و مرجان
جواب آن ز بس باشد پر ارزش
ز هر دانشور دانا و پرکار
در رحمت به رویتان گشاید
برای امتش آن شاه خوبان
ثواب بی حساب از حی داور
ثواب بس فزون و اجر بسیار
که علم و دانشش را کرده بخشش
دهد گوش، حرفِ استادان قرآن
که دارد خُلقِ نیکو دین سالم
بود پیروزی دنیا و عقبا

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

ما من جرعه أحبّ إلى الله من جرعه غیظ کظمها رجل أو جرعه صبر على مصیبه و ما من قطره أحبّ إلى الله من قطره دمع أهریقت من خشیه الله و قطره دم أهریقت فی سبیل الله.

 

هيچ جرعه‌اي نزد خدا محبوب‌تر از دو جرعه نيست:
يكي جرعه خشمي كه مومن با بردباري فرو مي‌برد و ديگر شربت مصيبتي كه مومن با شكيبايي بنوشد و هيچ قطره‌اي نزد خداوند محبوب‌تر از این دو قطره نيست يكي قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود و ديگر اشكي كه در تاريكي شب فقط براي خدا از چشم بنده جاري شود.
نهج الفصاحه/ حدیث 2564 / صفحه 685

……صبر و تحمل……

هیچ کاری نبود نزد خدا نیکوتر
هرکه برده‌است فرو خشم خود هنگام غضب
خشم آثار شجاعت نبود بر انسان
بردباریست که هر مرد توانا و شجاع
کن صبوری که از این جرعه اگر نوش کنی
صبر کن تا که نصیب تو شود اجر عظیم
صابر آن است که او صبر و تحمل دارد

از همان کار که از خشم کنی صرف نظر
آن شجیع است که پی برده درین کار هنر
بردباری بود آثار شجاعت به بشر
پیشه‌ی خویش نموده است به هر شام و سحر
می‌شوی صابر و از صبر رسد بر تو ظفر
شوی از زمره خوبان، ز خدا فرمان بر
بر مصیبات که آید ز قضا و ز قدر

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

سئلت جبریل: هل ترى ربّک؟
قال: إنّ بینی و بینه سبعین حجابا من نور لو رأیت أدناها لاحترقت.از جبرئیل پرسیدم آیا پروردگارت را می‌بینی؟
گفت میان من و او هفتاد پرده از نور است که اگر نزدیکترین پرده را مشاهده کنم خواهم سوخت.
نهج الفصاحه/ حدیث1716 / صفحه517

……پرده نور……

سئوال کرد رسول خدا ز جبرائیل
بگو به چشم سرت دیده‌ای خدای غفور
جواب داد به پیغمبر خدا جبریل
میان من و خدای عزیزِ حَیِّ غفور
گرکه نزدیکترین پرده را به چشم سر

که هستی پیک میان من و خدای جلیل
و یا ز دیدن روی خدا توئی معذور
که عاجزم من از دیدن خدای جلیل
حجاب آمده هفتاد پرده‌ای از نور
نظر کنم بسوزد وجود من یک سر

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

هفت چیز است که پاداش و ثواب آن برای بنده در قبر او بعد از مرگش دوام دارد و نوشته می‌شود: کسی‌که علم تعلیم داده باشد.کسی‌که نهری به جریان انداخته باشد.کسی‌که چاهی حفر کرده باشد. کسی‌که نخلی کاشته باشد. کسی‌که مسجدی بنا کرده باشد. کسی‌که مصحف قرآنی نوشته باشد و به ارث گذارد. کسی‌که فرزندی به‌ جا نهد که بعد از مرگش برای او آمرزش بخواهد.
نهج الفصاحه/ حدیث1730 / صفحه 520

……باقیات الصالحات……

هفت چیز است که بعد مرگ، انسان
اول آنکس که داشته تصمیم
دوم آنان که نهر آب به جا
سومی کرده حفر چاهی آب
چهارم آنکس که مسجد و محراب
پنجمین کاشته ز شوق و یقین
ششم آنکس که رفته او ز جهان
هفتم آنکس که بعد مردن آن
بعد مرگش به هر صباح و مسا

ثمرش را بگیرد از یزدان
تا دهد بهر دیگران تعلیم
مانده باقی ز خویش در دنیا
بهر خلق خدا به روی تراب
کرده آباد از برای ثواب
نخل چندان بدست خود به زمین
مصحفی را به ارث مانده از آن
مانده فرزند صالحی به جهان
طلب مغفرت کند ز خدا

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

بر امت من زمانى بيايد كه فقيران فراوان شوند و فقيهان كم شوند و علم بر گرفته شود و آشوب فزونى گيرد آنگاه از پس آن زمانى بيايد كه مردانى از امت من قرآن خوانند كه از گلويشان بالاتر نرود زمانى بيايد كه مشرك با مؤمن مجادله كند و سخنانى نظير او گويد.
نهج الفصاحه/ حدیث 1755/ صفحه527

……فزونی فقر و آشوب……

نمود احمد مختار این خبر ارشاد
همی‌رسد زمانی که امتم احتیاج
فقیه، اندک و کم می‌شود در آن ایام
فزون می‌شود آشوب و فتنه روی زمین
ز بعد آن زمانی رسد بروی جهان
کلام با اثر ذات خالق یکتا
سپس زمانی بیاید که مشرکِ به خدا
نظیر او تو از آن مشرکین بد فرجام

 

برای امت خود آن رسول پاک نهاد
شوند فقیر و گرفتار مفلس و محتاج
همی رود ز میان، علم و احترام کلام
شوند امت اسلام ناتوان و حزین
که جمع امت اسلام می‌شوند حیران
بخواند و نرود از گلویشان بالا
کند مجادله با مومنین به صبح و مسا
ز هر طرف شنوی بس کلام مُهمل و خام

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

الغُرَباءُ في الدنيا أربَعةٌ : قرآنٌ في جَوفِ ظالِمٍ ، و مَسجِدٌ في نادي قَومٍ لا يُصَلّى فيهِ ، و مُصحَفٌ في بَيتٍ لا يُقرَأُ فيهِ ، و رَجُلٌ صالِحٌ مَع قَومِ سوءٍ


غريبان دنيا چهار چیزند: قرآنى كه در حافظه فرد ظالم است، مسجدى كه مردم در آن نماز نخوانند مصحفى كه در خانه‌اى باشد و خوانده نشود مرد پرهيزگارى كه در ميان قوم فاسدی به سر مى‌برد.
كنز العمّال/ حدیث 2845

……چهار غریب……

چار چیزست غریب در دنیا
اول آن مصحفی که ظالمِ دون
دوم آن مسجدی که باشد باز
سوم آن مصحفی که در منزل
چهارم آن مرد پارسا و فهیم

نزد اهل جهان به صبح و مسا
بسِپرده بخاطرش مضمون
نرود مردم محل به نماز
کس نخواند وُ را ز جان و ز دل
که شده با بدان او تسلیم

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

إنّ التّواضع لایزید العبد إلّا رفعه فتواضعوا یرفعکم الله وإنّ العفو لایزید العبد إلّا عزّا فاعفوا یعزّکم الله و إنّ الصّدقه لا یزید المال إلّا نماء فتصدّقوا یزدکم الله


تواضع مایه رفعت است تواضع کنید تا خدا شما را رفعت دهد.عفو مایه عزت است عفو کنید تا خدا شما را عزت دهد. صدقه موجب فزونی مال است صدقه دهید تا خدا مالتان را زیاد کند.
نهج الفصاحه/ حدیث 615 / صفحه 277

……تواضع……

تواضع مایه‌ی رفعت بود از بهرت ای انسان
بود در عفو لذت، عفو کن بر پیر و بر برنا
به بذل و بخشش و انعام دادن سعی و کوشش کن
بکوش اندر تواضع و به عفو و بخشش و اکرام

تواضع کن که تا رفعت نصیب تو کند یزدان
که تا بر تو دهد عزت خدای عالم دانا
که تا افزون نماید دولتت را خالق یکتا
که تا گردی عزیز خلق عالم با دل آرام

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

إنّ الأرض لتنادی کلّ یوم سبعین مرّه یا بنی آدم کلوا ما شئتم و اشتهیتم
فوالله لآکلنّ لحومکم و جلودکم.


زمین هر روز هفتاد بار بانگ می‌زند، آدمی‌زادگان هرچه می‌خواهید و میل دارید بخورید؛ بخدا که من گوشت و پوست شما را خواهم خورد.
نهج الفصاحه/ حدیث 610 / صفحه275

……مرگ……

زمین می‌زند هفتاد بار این فریاد
بخور به آنچه که میل دل تو هست بر آن
هر آنچه دوست بدارید همان نما شب و روز
نمای خویشتنت خوب چاق و هم آباد
که عاقبت تو بگردی اسیر مرگ و مُرد

به هر صباح و مسا بر بشر کند او یاد
که تا رسید همی بر مرادتان به جهان
همان که خواهی بکن تا تو را کند پیروز
برای رفتن از این دهر دون بی‌بنیاد
منِ زمین تو را گوشت و پوست خواهم خورد

قال رسول‌ الله صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ و سلّم    

 

راستی پیشه کنید که صدق و راستی قرین نیکی هستند
و هر دو در بهشتند!
از دوزخ بپرهیزید که دوزخ و بدکار هر دو در جهنمند!
از خدا، یقین و عافیت بخواهید که هیچکس را بعد از یقین بهتر از عافیت نداده‌اند!
حسادت نورزید و دشمنی نکنید و میان مردم را به هم نزنید…
نهج الفصاحه/ حدیث 1976/ صفحه572

……صدق……

راستی را پیشه بنمای در لیل و نهار
از طریق راستی و نیکی با خلق خدا
از دوزخ و کار بد بپرهیز که این هر دو به نار
عاقبت بدکار و کاذب در جهنم جا کند
بهتر آنست از خدا خواهی یقین و عافیت
بهتر از راه یقین و عافیت بر بندگان
دور شو از بخل و از راه حسادت ای عزیز
دشمنی با مؤمنین و خویش و اقوامت مکن
بین همدیگر به فرمان خدا در دوستی
این حدیث از خاتم پیغمبران بر امتش

تا شوی از راستی نیکو و نیک و رستگار
عاقبت جایت بهشت حق شود ای هوشیار
می کشاند عامل خود را به قهر کردگار
سوزد اندر آتش سوزان و گردد شرمسار
تا تو را بخشد ز احسان و کرم پروردگار
راه دیگر نیست تا انسان نماید اختیار
تا نگردی در بلاهای حسادت تو دچار
تو مبُر پیوند اخوانی و از حق شرم دار
چون برادر زندگانی کن به عز و اقتدار
گفته از بهر هدایت آن شه والاتبار